ماجرای عبدوی 2
وقتی عبدو می رود افطاری:
دیشب افطاری جایی دعوت بودیم!
از اول افطاری تا آخرش پامو تکیه دادم بودم به یه تکیه گاه.....
آخر مراسم فهمیدم پای بابام بوده....
[ سه شنبه 89/6/2 ] [ 10:20 عصر ] [ دردونه ]
[ نظرات () ]
وقتی عبدو می رود افطاری:
دیشب افطاری جایی دعوت بودیم!
از اول افطاری تا آخرش پامو تکیه دادم بودم به یه تکیه گاه.....
آخر مراسم فهمیدم پای بابام بوده....