روز تولدی که خراب شد....
من امروز فهمیدم عبدو بودن خیلی سخته....
خیلی....
چون همه از عبدو توقع دارن مثل ربات فقط لبخند بزنه ....
هیچ کس تا حالا از خودش نپرسیده آیا عبدو دلم داره؟؟؟
البته حقم داره چون رباتا که دل ندارن با باتری کار می کنن....
اما این باتری یه روزی تموم می شه یا نه؟؟؟
امروز روز تولدم بود....
اما خراب شد....
یعنی خرابش کردن....
(من دیگه عبدو نیستم....عبدو دیگه باقی نیس.....عبدو مرد.....)
[ چهارشنبه 89/12/4 ] [ 7:13 عصر ] [ دردونه ]
[ نظرات () ]