سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کاش من همه بودم

...

آسمون بعضش ترکید....


[ یکشنبه 89/12/1 ] [ 4:3 عصر ] [ دردونه ] [ نظرات () ]


دیوانگی....

من امروز فهمیدم دیوونگی هم عالمی داره.....

 


[ سه شنبه 89/11/26 ] [ 7:42 عصر ] [ دردونه ] [ نظرات () ]


تحول.....

شاید خیلی چیزای ساده الکی یه آدمو بتونه عوض کنه...(مثل پلی)

منم یهو دلم خواست بشم یه عبدوی دیگه....

دیگه دوست ندارم وقتی می یایید تو وبلاگم حرفای نا امیدکننده بخونید......

خیلی خوش حالــــــــــــــــــــــــــــــــم.....

پ.ن: از همه ی کسایی که اذیتشون کردم می خوام که حلالم کنن......


[ پنج شنبه 89/11/21 ] [ 6:12 عصر ] [ دردونه ] [ نظرات () ]


نمی دونم چم شده.....

شاید یه وقتایی لازم باشه آدم حرفاشو بزنه....

اونم خیلی صادقانه.....

دلم از خیلی ها گرفته.....

از خیلی هایی که یه وقتی روشون حساب می کردم....

نمی دونم چرا....

می شه یکی جوابمو بده.....؟؟؟؟

دلم می خواد با یکی حرف بزنم اما کو گوش شنوا....

اینجانب رسم اعلام می کنم که کم آوردم....

شاید شمایی که داری این مطلبو می خونی با خودت بگی "اه لعنت به این عبدو......یه بار نشد بیام اینجا مطلبای قشنگ بخونم...."

شرمنده ام.....

تنها حرفی که برای عذرخواهی کردن می تونم بگم....


[ چهارشنبه 89/11/20 ] [ 9:44 عصر ] [ دردونه ] [ نظرات () ]