معرفت....
تو کتاب خوندم دروغ بده دیگه دروغ نگفتم...
تو کتاب خوندم غیبت بده دیگه غیبت نکردم...
تو کتاب خوندم عبدو بی معرفت و بی احساسه دیگه کتاب نخوندم...
من بی معرفت و بی احساس نیستم....
قراره ما رو فردا ببرن پارک بانوان...
نمی دونم اونجا تاب داره یا نداره...
داشته باشه هم دیگه لطفی نداره...
چون نرگسی در کار نیست که باهاش سوار تاپ شی....
دیگه عارفه ای درکار نیس که کل پارک با تفنگ آپاش دنبالش بدوئی...
دیگه پلی درکار نیس که باهاش uno بازی کنی...
دیگه نرگس ساداتی نیس که باهاش بخندی....
دیگه فاطمه ساداتی در کار نیس که اذیتش کنی....
دیدین من آدم بی معرفت و نامردی نیستم که دوستامو یادم بره...
ولی خب عیبی نداره عوضش سارا هست
زهرا هست .رضی و مونا عطیه و صبا و هدی و مریم نازمو خلاصه همه هستن.....