يادته اون زمان هاي قديم. من و نرگس جون جلو مي شستيم و صلي و فروزان هم پشت. من هم هي صلي رو اذيت مي کردم و هي تو رو صدا مي کردم؟
عبــــــــــدو..........عبـــــــــــــــــدو....عبـــــــــــدو....
متاسفانه ديگه الان صلي نيست که اذيت بشه....
در هر صورت بايد جبرا بشه!
گفتم بدووووني!!
=))
ميگم ايشلا اين نظرا بنده جبران ميشه ديگه..مگه نه؟!
:دي
انجا جا داره که من يه نکته اي رو خدمتتون عرض کنم...
فقط عبــدو...
اين نگين جون خجالت نميکشه...
سعديو با اسم ستاره جونم سيو کرده...
خجالت داره والاااااا!
خب....!
ديگه چي بگم؟!
عجب دنياييه ها...!
وااااااااااااااااي!
دلم خواست همينجوري بهو بگم واااااي بعد تو توي جواي نظرا به ضدحال بزني!!!