سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کاش من همه بودم

عبادت

می دونی چیه امروز داشتم به این فکر می کردم که چرا منه آدم باید خیلی از کارای بیهوده رو انجام می دم....

چند وقت پیشا معلم دینی مون بهمون می گفت اشیا از 7درصد تا 11درصد شعور دارن تا خدا رو شکر کنن....

؟؟؟؟

یکم تکون خوردی نه؟؟؟؟

تویی که اشرف مخلوقاتی خداییش چند بار خالصانه از خدا تشکر کردی؟؟؟


[ سه شنبه 90/2/20 ] [ 9:12 عصر ] [ دردونه ] [ نظرات () ]


یه کوچولو...

سلام کوچولو....

خوبی؟؟؟

می گم خوش به حالت چه زندگی ساده و قشنگی داری....

وقتی می یای و وسایل خاله بازی تو تو ی راهرو پهن می کنی و بلند بلند با هاشون حرف می زنی یه جورایی بهت حسودیم می شه....

خیلی بهت خوش می گذره نه؟؟؟؟

خوش به حالت !!!

( همسایه روبرویی ما یه بچه ی تقربیا 4 ,5 ساله داره....بنده ی خدا تنهاس !می یاد تو راهرو وسایلشو پهن می کنه و شروع می کنه باعروسکاش بازی کردن....کلی باهاشون حرف        می زنه ...هرکی ندونه فکر می کنه داره با دوستاش حرف می زنه....)


[ سه شنبه 90/2/6 ] [ 9:14 عصر ] [ دردونه ] [ نظرات () ]


اردو...

سلام....

نمی دونم تاحالا اتفاقات قشنگ زندگی تون چی بوده...

ولی یکی از این اتفاقا تو زندگی من این بوده که رفتیم استادیوم آزادی و روی چمنایی راه رفتیم که شبش بازی پرسپولیس و ازبکستان بود(البته من خیلی فوتبالی نیستم)

بنده خدا اون آقا ....هی می گفت بابا امشب بازی داریم نرید روی چمنا ...

ولی مگه می شه آدم تا دم استادیوم بره ولی نره توی دروازه و عکس ندازه...

بعد از اینکه عکسامونو انداختیم رفتیم قایق سواری ....

اونجا هم خوب بود...

خلاصه بگم خیلی خوش گذشت...

و تنها بدیش این بود که سارا و زهرا و رضی و عطیه و یه چند نفر دیگه که الان اسمشون یادم نمی یاد نیومده بودن....

 


[ پنج شنبه 90/2/1 ] [ 7:9 عصر ] [ دردونه ] [ نظرات () ]